جوان آنلاین: «مسئولیتپذیری» به عنوان تعهدی درونی از سوی فرد برای انجام مطلوب فعالیتهایی است که به وی سپرده شده است. از دیدگاه روانشناسی مسئولیتپذیری توانایی برآوردن نیازهای خود وپذیرفتن پیامد رفتارها به گونهای است که مانعی در جهت برآوردن نیازهای افراد جامعه نباشد. از دیدگاه اجتماعی نیز مسئولیتپذیری انجام وظایف فردی به وسیله تکتک افراد جامعه است که انجام این وظایف باعث میشود تعادل مناسبی در جامعه برقرار شود. هر فرد باید به این وظایف واقف باشد و نقش خود را در حفظ این تعادل به صورت مشخص بپذیرد و ایفا کند. افراد وظیفهشناس و مسئولیتپذیر، اغلب پایبند به اصول و مقررات هستند و وظایفشان را در اولویت قرار میدهند. فرد مسئولیتپذیر از زیر بار وظایف هرگز شانه خالی نمیکند. او حتی اگر کار برایش سخت باشد، آن را انجام میدهد، حتی اگر با انجامندادنش هم اتفاقی نیفتد. افراد مسئولیتپذیر دارای ویژگیهایی همچون ثبات رفتاری، روحیه قانونپذیری، روابط عمومی مناسب، اخلاق خوش، مثبتنگری، دوراندیشی، مداخله مسئولانه و مؤثر در حل مشکلات، تلاشگر، شکستپذیر، عدمبهانهتراشی و منضبط و سازگار هستند.
اینها نکاتی است که در گفتگو با دکتر احمدرضا هاشمیان، دکترای مشاوره خانواده و مدرس رسمی آموزش خانواده استانهای تهران و اصفهان، به طور مشروح بررسی کردهایم.
برابر تصمیمگیری فرزندان شکیبا باشیم تا مسئولیتپذیر شوند
دکتر احمدرضا هاشمیان با اشاره به نقش خانواده و جنبههای رفتاری و تربیتی این نهاد در شکلگیری مسئولیتپذیری فرزندان میگوید: بعضی از والدین در عمل و کردارشان مسئولیتپذیری را عملی نمیکنند. بردباری و شکیبایی از سویی و قاطعیت والدین در مقابل تصمیمگیری فرزندان از سوی دیگر، شرط عمده مسئولیتپذیری آنها در آینده است. نقش پدر و مادر در زمینه مسئولیتپذیری فرزندان از اهمیت خاصی برخوردار است.
او به والدین پیشنهاد میدهد قبل از سپردن مسئولیت، زمینه حس مسئولیتپذیری را در آنها تقویت کنند.
وی در توضیح نقش مدرسه و نظام آموزشی در مسئولیتپذیر کردن دانشآموزان میگوید:نظام آموزشی و مدارس با دارا بودن سه فرایند «آموزشی»، «پرورشی» و «سازمانی»، زمینهساز مسئولیتپذیری در دانشآموزان هستند که در این زمینه عوامل متعددی همچون روش تدریس معلم، محتوای درسی، مشارکت دانشآموز در مدرسه، انگیزه دانشآموز، دینداری، انضباط، ویژگی معلم به عنوان الگو، پایگاه اجتماعی اقتصادی، عزت نفس، انعطافپذیری، سبک رهبری، سرمایه اجتماعی، هویت، ارتباط گرم، جرئت ورزی، احساس امنیت، احساس تعلق، محبت، خودمدیریتی، ادراک اجتماعی، تجهیزات، انصاف، تشویق و توجه به ویژگیهای فردی در مسئولیتپذیری بچهها نقش دارند. معلمان و مربیان آموزشی باید ضمن توجه درخصوص به کارگیری عوامل شناسایی شده در محیط مدرسه، با نگاهی جامع، نقش و اثر زمینهها و شرایط محیطی- بیرون و داخل مدرسه- را به طور مستمر مدیریت و هدایت کنند و مشوق مشارکت فعالانه آنها در فرایند مسئولیتپذیری دانشآموزان باشند.
افزایش سطح سواد رسانهای نقش مهمی در بالابردن مسئولیتپذیری اجتماعی دارد
این مشاور خانواده رسانه را یکی از ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و شکل دهی رفتار اجتماعی کودکان و نوجوانان میداند و میافزاید:رسانهها امروز تا حدی به تار و پود جامعه مبدل شدهاند و تعاملات دیگر نهادها را هماهنگ میکنند و بهعنوان یک نهاد مسئولیتپذیر و تا حدی مسئولیت ساز در رشد اجتماعی افراد مؤثر هستند. افزایش سطح سواد رسانهای افراد، نقش مهمیدر بالا بردن مسئولیتپذیری اجتماعی دارد.
وی مسئولیتپذیری را یکی از مهارتهای اصلی زندگی میداند و میگوید:این مهارت ابتدا فردی است و رفتار را شکل میدهد و فرایندها را اصلاح میکند. بعد از آن نهادی یا دولتی است که سیاست را قوام میبخشد و ساختار را پدید میآورد. مسئولیت، مربوط به تکتک افراد و شهروندانی است که برابر ارزشهای مورد قبول خود در این رابطه پاسخگو هستند. از طرفی مربوط به گروهها، سازمانها و شرکتهاست که بر اساس تکلیف و متناسب با اختیار و با ساختار مشخصی که دارند در قبال فرد و جامعه، احساس مسئولیت میکنند.
دکتر هاشمیان یکی از اصلیترین دلایل عدممسئولیتپذیری را وجود والدین غیرمسئول میداند چراکه آموزش مسئولیتپذیری از خانه شروع میشود و این وظیفه والدین است آن را به فرزندانشان یاد دهند.
بیتوجهی به مسئولیت شهروندی، تعادل اجتماعی را برهم میزند
او میگوید: مسئولیت ناپذیری شهروندان از مرز بحران عبور کرده، به این دلیل که نوع تربیتمان غیرمسئولانه است. در تمام نظامهای آموزشی و رویکردهای تربیتی مفهوم آزادی با مسئولیت تعریف میشود؛ فرد شاغل مسئولیت دارد، معلم مسئولیت دارد، پدر و مادر مسئولیت دارند و مخرج مشترک همه اینها مسئولیتپذیری است، اما این نگاه در جامعه ما وجود ندارد. نظام آموزشیمان، رسانهها، خانواده و سایر نهادها این روح را درک نکردهاند، به همین دلیل هر روز توقعها و انتظارها بالا میرود بدون آنکه به بخش دیگر یعنی مسئولیتهای شهروندان توجه کنند. این رویکردها موجب شده است تعادل اجتماعی به هم بخورد.
وی در ادامه میافزاید: وقتی بحث مسئولیت اجتماعی پیش میآید، از این حرف میزنیم که فرد نسبت به جمعی که در آن زندگی میکند، احساس تعهد و پاسخگو بودن کند. در واقع تمام تلاش ما در جامعه شناسی به ویژه در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی این است که احساس هویت جمعی و تعلق به جمع را در افراد ایجاد کنیم. در این صورت جامعه ایدهآلی شکل میگیرد که تلقی فرد از «ما» بسیار وسیعتر از خانواده و محلهای است که در آن زندگی میکند. یک زمانی «ما»ی جمعی در سطح محله شکل میگیرد، گاهی از سطح محله فراتر میرویم و به شهر میرسیم، گاهی هم از سطح شهر فراتر میرویم و به استان و در مرحله بعد به ملت میرسیم. اینجاست که روح تعهد به خود و جامعهای که در آن زندگی میکنیم در اولویت قرار میگیرد.
رفتار سازمانی مثبت، اثر مستقیم بر رفتار متعهدانه کارکنان دارد
این مشاور خانواده در پاسخ به سؤال «جوان» درباره رفتار مسئولانه در نظام اداری و میان کارکنان با ارزیابی عملکرد مناسب به لحاظ تشویق و تنبیه اظهارمیدارد: رفتار سازمانی مثبت گرا بر رفتارهای متعهدانه کارکنان اثر مستقیم دارد. اگر سیستمی دارای نظم سازمانی باشد اغلب کارکنان اداری رضایت شغلی دارند و با ایجاد انگیزه در کارکنان، رفتارهای مسئولانه شکل میگیرد، اما با افزایش رفتارهای غیر مسئولانه در سازمانها و بیتوجهی به فرایند تشویق و تنبیه زمینه ایجاد نوعی هرج و مرج فراهم میشود و مدیران از منسوخ کردن رفتارهای منفی و افزایش رفتارهای مثبت در سازمانها ناتوان میشوند. افزایش بیمسئولیتی و عدمپاسخگویی در سازمانها علاوه بر آثار فردی و سازمانی، آثار اجتماعی مثل از دست دادن آرامش را نیز به همراه خواهد داشت.