اوضاع عفاف و حجاب لااقل در بیرونیترین سطح جامعه چندان چنگی به دل نمیزند. از یکسو جریان مد و لباس در جامعه به رغم سالها برگزاری جشنواره مد و لباس فجر همچنان در دست تولیدکنندگان داخلی نیست و نبض مد و لباس در جامعه ما در دست جریانهایی است که از خارج از کشور هدایت میشوند. از سوی دیگر هم غفلت از ظرفیتهای داخلی درکنار فاصله میان بخشهای فرهنگساز و سلیقهای عمل کردن در حوزه عفاف و حجاب موجب شده است در این بخش با چالشهای جدی مواجه باشیم.
این در حالی است که ظرفیتهای گستردهای در حوزه عفاف و حجاب و جریانسازی و مدسازی در این حوزه وجود دارد که لباس اقوام یکی از بارزترین بخشهای این مقوله است. لباس اقوام ایرانی علاوه بر اینکه بخشی از فرهنگ و هویت چندین هزار ساله مردم سرزمین ماست پوشش مناسبی دارد و با عنایت به تنوع در طرح و رنگ میتواند جریانی از مد را در کشور سازماندهی کند و قابلیت صدور این مد به سایر کشورهای اسلامی نیز وجود دارد و میتواند در گروه لباسهای پوشیده به سراسر دنیا عرضه شود. این بخش از عفاف و حجاب و ظرفیت مدسازی، اما تاکنون مورد غفلت قرار گرفته است. به سراغ دکتر مجید افتخاری، مدرس دانشگاه و فعال حوزه مد و لباس رفتهایم تا در آستانه روز عفاف و حجاب این مهم را از زاویهای دیگر یعنی زاویه مد و جریانسازی در این حوزه مورد واکاوی قرار دهیم.
سیاسیون در بحث لباس اقوام تاثیرگذارند
در حوزه عفاف و حجاب یکی از بخشهای مغفول استفاده از ظرفیت لباس اقوام است. لباس اقوام ایرانی در اغلب موارد هم زیبایی و تنوع خوبی دارد و هم از پوشش مناسبی برخوردار است و میتواند تا حد زیادی مباحث مرتبط با حجاب را مرتفع کند. از نگاه شما به عنوان یکی از فعالان عرصه مد و لباس چرا از این ظرفیت به خوبی استفاده نمیشود؟
روی لباسهای قومیتی در بحثهای دانشگاهی خیلی کار میشود، اما اینکه چرا در جامعه استفاده نمیشود علتهای مختلفی دارد. نسل جوان سلایقی دارد که باید درست سنجیده و شناسایی شود تا ما بتوانیم المانهایی که در لباس اقوام هست را در پوشش شهری و اجتماع بیاوریم و مناسبسازی کنیم. طبیعتاً لباس اقوام با فضای خاص روستا و منطقه همخوانی دارد، اما برای اینکه چنین لباسی بتواند در محیط اجتماع هم مورد استفاده قرار بگیرد نیازمند طراحی متناسب با شرایط و مناسبسازی است، بنابراین زمانی که ما شروع به معرفی قومیتهایمان میکنیم باید این مسئله متناسب با نیازسنجی بازار باشد و بدانیم مخاطب ما چه چیزی میخواهد و به چه چیزهایی نیاز دارد. به طور نمونه در حال حاضر نوشتههای فارسی روی لباس مد شده است و در تمام دنیا هم این مد را میتوانید ببینید. یا لباس حامد کرزای رئیسجمهور افغانستان را همه دنیا دیدند و یک جریان مد بر این اساس درست و برندهای معروف از این لباس الگو برداری کردند. همچنانکه پیراهن یقه ایستاده آقای ولایتی در دنیا مد شد و در دهه ۶۰ به عنوان یک مد به دنیا صادر شد. پس این مد امکان صادر شدن هم دارد، اما باید نیاز نسل جوان سنجیده و شناسایی شود و بر اساس این نیاز جلو رفت.
آیا میتوانیم جریان مد در دنیا را صرفاً بر مبنای نیاز ارزیابی کنیم؟ بر خلاف شما من فکر میکنم ما باید بیشتر در حوزه فرهنگسازی وارد شویم و بخش عمدهای از جریان مد در دنیا بر مبنای فرهنگسازی و ایجاد ذائقههای جدید فرهنگی است. شما اینطور فکر نمیکنید؟
بله قطعاً، اما یک مقدار هم باید خود قومیتها و نمایندگانشان برای این فرهنگسازی تلاش کنند و فرهنگ و پوشش خود را ترویج دهند. اگر کسی نماینده ایلام است یا بوشهر از یک قومیت رأی میآورد، اما حاضر نیست لباس قومیت خود را در مجلس بپوشد.
شما وقتی به روستای ابیانه میروید میبینید مردم این منطقه هر جایگاه و سمتی که دارند وقتی به روستا وارد میشوند لباسهای سنتی خودشان را میپوشند. اگر قوانینی را تصویب کنیم تا هر کس در مدارس، دانشگاهها و به طور ویژه نمایندگان مجلس هر کدام لباس سنتی خود را بپوشند فرهنگ استفاده از لباسهای بومی محلی میتواند رواج پیدا کند که از زیبایی و پوشش مناسبی هم برخوردار است و از سوی دیگر این لباسها بیانگر فرهنگ چند هزار ساله اقوام ایرانی است. ما باید به این افتخارکنیم. گردشگران خارجی میآیند اینجا با همین لباس عکس میگیرند و میگویند این لباس و این فرهنگ ۳ هزار سال قدمت دارد. یکی از بخشهایی که میتوانند مد را منتقل کنند سیاسیون هستند. وقتی در هیئت دولت وزرای ما با لباس سنتی قومشان حضور پیدا کنند تمام دنیا روی این مسئله متمرکز میشود و این جاذبه دارد، اما ما بدسلیقگی به خرج میدهیم.
این در حالی است که لباس اقوام بخشی از فرهنگ ماست.
بله، اینها واقعاً نعمت است. امریکا با این همه ادعا کشوری است که تنها ۲۰۰ سال قدمت دارد، اما ما فرهنگ چند هزار ساله داریم ولی در معرفی فرهنگمان ایراد داریم و قدر داشتههایمان را نمیدانیم.
دنیا به سمت لباس پوشیده روی آورده است
یکی از نکات قوت لباس اقوام ایرانی حجاب کامل و پوششی است که این لباسها برای زنان در پی دارد. چرا از این ظرفیت در جریانسازی مد و لباس پوشیده کمتر بهره گرفتهایم؟
در بحث حجاب مهمترین مسئله موجود عدم تأمین نیاز قشر محجبه است. کسانی که چندان حجابشان را رعایت نمیکنند مشکلی برای تهیه نیازهایشان ندارند، اما نسل جوان محجبه ما برای تأمین نیازهایش مشکل دارد. یکی از مواردی که میتوانیم نیازسنجی کنیم استفاده از ظرفیت لباس اقوام ایرانی است. اما باید این کار درست انجام و المانهای درستی انتخاب شود. ما باید اول تولید محتوا داشته باشیم و بعد به تولید مد بپردازیم. رهبری جمله زیبایی را سالهای قبل فرمودند: «من با مد موافقم، اما مدی که از داخل برخاسته باشد.» بر این اساس ما میبینیم که هم در دوران انقلاب و دهه ۶۰ مد داشتیم و هم در صدر اسلام، اما مد گاهی بار منفی دارد و گاهی بار مثبت. باید بار مثبت مد را درنظر بگیریم و ترویج کنیم. در این مسیر میتوانیم از ظرفیت لباس اقوام هم استفاده کنیم، اما این به تنهایی کفایت نمیکند و تجربه شکست خوردهای است. اگر به جشنواره فجر بروید میبینید لباسهایی با طرحهای سنتی و قومی بسیار زیاد ارائه میشود، اما این با تقاضای نسل جوان همخوانی ندارد. من به عنوان کسی که هم در دانشگاه و هم در صنعت فعالم این را میبینم که محتوایی که در دانشگاه تولید میشود متناسب با تقاضای بازار نیست.
همان مشکل همیشگی فاصله میان صنعت و دانشگاه؟
خیر باید اینرا هدایت کنیم. این کار دانشجو و دانشگاه نیست. کشورها برای فرهنگشان هزینه میکنند. برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی و صدور فرهنگشان پول خرج میکنند. ما صبر میکنیم چیزی به جبران برسد بعد به میدان میآییم. در بحث حجاب تابستانها دغدغه داریم، اما با سرد شدن هوا این مسئله را به حال خود رها میکنیم، در حالی که باید در بحث حجاب کارکنیم. باید رسالتمان به سر انجام رسیدن این موضوع باشد و این موضوع پیگیری مداوم و جریانی دنبالهدار را میطلبد. در بحث حجاب بحث خیلی پیچیدهتر میشود. حجاب صرفاً برای خانمها نیست و در شرایط کنونی جامعه با آقایانی مواجه هستیم که پوشش بسیار نامناسبی دارند.
در دنیا به صورت علمی در بحث حجاب در فشن کار میکنند. الان مدیست یا لباسهای پوشیده و بحثهای فرهنگی که یک زن باید لباسهای پوشیده بپوشد خارج از مسئله اسلام در دنیا مورد توجه قرار گرفته است. بحث حجاب در بسیاری از مقالات مد روی آن کار میشود و برندهای مطرح دنیا مثل دولچه گابانا کلکسیونهای مد و لباس را برای محجبهها تولید کردهاست. اینها بحثهایی است که ما ادعایش را داریم، اما در عمل هیچ کاری در این زمینه نکردهایم درصورتیکه درکشورهای دیگر خیلی جدی مورد توجه قرار گرفته است.
در بحث لباس اقوام دورهای مانتوهایی با طرحهای سنتی خیلی مورد استقبال قرار میگرفت، اما این روند دنبالهدار نبود، چرا؟
چند سال پیش برند مدی با تمرکز بر لباسهای سنتی و لباس اقوام شروع شد، اما موفق نبود، چون در بحث مد و لباس ما نیاز به تداوم و تغییر داریم. مد در حال تغییر است. وقتی ما نتوانیم این تغییر را ایجاد کنیم و طرحهای بعدی را ارائه دهیم خود به خود مدی که ایجاد کردهایم کنار گذاشته میشود. باید روی جریان مد کار کرد. در واقع باید جریانی از مد حمایت کند، برای آن برنامهریزی و وظیفه نهادیاش را در این باره اجرا کند در غیر این صورت نمیتوان انتظار داشت این جریان به ثمر برسد.
دنیای غرب هم به ضرورت حجاب رسیده است
اشاره داشتید که در دنیا بسیاری از برندها به سمت تولید لباسهای پوشیده رفتهاند. چرا این گرایش در سایر کشورها وجود دارد، اما تولیدکنندگان ما چندان رغبتی به عرضه مد در این عرصه ندارند؟
علت اینکه شرکتهای مد و لباس خارجی به سمت تولید لباسهای پوشیده رفتهاند به خاطر مارکت جذابی است که در این حوزه در دنیا وجود دارد و اینها میخواهند نظر این بخش از بازار را تأمین کنند و برای سنجش بازار لباسهای پوشیده به این حوزه وارد شدهاند.
اما نکتهای که در این میان وجود دارد یکی بحث حجاب است که مقالاتی که در این باره کار میشود و به بحث ارتباط مد با حجاب میپردازد عمدتاً از سوی مسلمانان و کشورهای مسلمان پیگیری میشود، اما در بخش دیگر ما با «مدیست» سر و کار داریم که الزاماً به معنی حجاب نیست و به لباسهای پوشیده میگویند و لباسهای پوشیده در دنیا طرفدار پیدا کرده و حتی بحث الزام آن پیش کشیده شده و طبیعتاً در این بین لباسهای پوشیده به حجاب هم ارتباط پیدا میکند و بخش دیگر لباس پوشیده لباس محجبه است. اینها در دو بخش کار میکنند؛ یکی بحثهای تجاری و دیگری ضرورت نیاز به حجاب است. جالب است بدانید یکی از اقوامی که بسیار روی حجاب تأکید دارند صهیونیستها هستند و خاخامهایشان روی حجاب تأکید ویژهای دارند. از سوی دیگر در دنیا مطالعاتی که روی مباحث خانواده صورت گرفته نشان میدهد یکی از چالشهایی که در حوزههای خانواده و جامعه شکل گرفته در همین بخش لباس و پوشش است. به همین خاطر هم مطالعه میکنند تا ببینند به طور مثال معلمان مدرسه باید چه لباسی بپوشند. اینها با توجه به نیازشان به مسائل ورود پیدا میکنند. اگر به این نتیجه برسند که لازم است حجاب را در جایی اجباری کنند مطمئن باشید این کار را خواهند کرد.
پس چرا آنچه از غرب به سمت کشوری همچون ایران میآید بر فرهنگ بدپوششی و بدحجابی تأکید دارد؟
نباید فراموش کنیم که غربیها در مواجهه با دیگر کشورها هم به دنبال منافع خودشان هستند. اگر چیزی از غرب میآید منفعت دنیای غرب پشت آن است و ما باید با استراتژی بیشتری روی این موارد کار کنیم. اما ما در کشورمان عادت کردهایم تا بحران پیش نیاید ورود پیدا نکنیم. بحث حجاب بحث فرهنگی است و باید ضرورت آن شناخته شود و با منطقی جلو بیاید تا بتواند به نتیجه برسد.
مطالعاتی صورت گرفته که خیلیها به خاطر آنکه شرایطشان در بحث حجاب تأمین نشده از آن فاصله گرفتهاند. ما در این حوزه ضعف داریم. باید کار و هزینه شود. ما مطالعهای میکردیم که ببینیم امریکا یا رژیم صهیونیستی چقدر روی مسائل فرهنگی شان کار و برای آن هزینه میکنند و ما چقدر کار و هزینه میکنیم؟
در سال ۷۹ خانم لعیا زنگنه سریالی بازی کرد که اسم شخصیت مهربان بود و توانست یک مدل کاملاً اسلامی را به عنوان یک جریان مد به جامعه ارائه دهد یا سریال «در پناه تو» همین طور. میتوان از طریق رسانه جریانهای مد را درست کرد و به جامعه ارائه داد، اما وقتی ما کم کاری میکنیم شبکه جم ورود پیدا میکند. من میتوانم موردی برای شما اثبات کنم که هر کدام از مدهایی که هم اکنون در جامعه وجود دارد از کدام سریال شبکه جم به جامعه ما رسیده است. یک شکاف شدیدی بین صدا و سیما و سینما و همینطور بین سلبریتیها با بخشهای دیگر وجود دارد. هر سلبریتی که به سمت حجاب میرود همه به او حمله میکنند. امروزه سلبریتیها به عنوان ابزار انتقال مد هستند. باید اینها به کار گرفته شوند. باید رسانه و فیلم را به کار گرفت تا بتوان تولید محتوا کرد، اما مسئولان امر متأسفانه در این باره هیچ کاری نمیکنند.
تهاجم فرهنگی بخشی از سناریوی عرضه برندهای غرب
برخی کارشناسان معتقدند دنیا به سمت فرهنگ برهنگی پیش میرود و مصداقش سینمای هالیوود است، اما شما به بحث مدیسم و مد لباسهای پوشیده در دنیا اشاره داشتید. این دو جریان متقابل چگونه قابل توجیه هستند؟
سینمای دنیا بر پایه منافع کشور جلو میرود. سینمای هالیوود یک صنعت شده و وقتی با یک صنعت مواجه هستید ناگزیرید یکسری جاذبههایی را در این صنعت به نمایش بگذارید. یا وقتی راجع به ترکیه صحبت میکنید یک فرهنگ ۳۰۰، ۴۰۰ ساله وحشی عثمانی را بسیار لطیف برای جذب توریسم و تبلیغ جاذبههای توریستی نمایش میدهد. صنعت آنها بر پایه منافعشان است. امریکا کشوری است که به مردم خودش رحم نمیکند و امنیت مردم را قربانی تجارت اسلحه میکند، بنابراین بدیهی است این کشور نمیتواند نسبت به ما رحم داشته باشد. مسائلی که در سینمای هالیوود میبینیم بنا به منافع آنها شکل گرفته است، اما آنچه در بطن خانوادههای آنها وجود دارد متفاوت است. اینها به دنبال پول درآوردن هستند به هر روشی که شما فکرش را کنید این کار را انجام میدهند. وقتی بحث تهاجم فرهنگی را مطرح میکنیم باید ببینیم این مفهوم به چه معناست و امریکا چه منفعتی میبرد. در صنعت پوشاک و مد وقتی قرار است پول در بیاورند باید برندهایشان را پرزنت کنند این کار با حمله فرهنگی به کشورها آغاز میشود چیزی که در کشور ما از دهههای ۷۰ و ۸۰ به شکلهای مختلف شروع شد. بعد از این مرحله است که برندهایشان را به این کشورها سرازیر میکنند. اینها هدفمند ورود مییابند و ما بلد نیستیم این موارد را به مردممان توضیح دهیم، اما اینها فکر میکنند چگونه از فرد فرد این مردم پول در بیاورند؛ و ما در برابر چنین روندی منفعل عمل کردهایم. درست است؟
اتفاق بدی که در جامعه ما پیش آمده این است که با شکلگیری یک دوگانگی مواجهیم. ما سالهای سال درگیر مسائل مختلف بودهایم، اما این تنشها جامعه ما را عقب نگه میدارد. بحث ملیگرایی ایرانیها باشد آنها حاضرند از همه چیزشان بگذرند، اما دوگانگیها مردم را عصبانی میکند. وقتی میبینند یک مسئول درباره حمایت از کالای ایرانی صحبت میکند، اما خودش لباس مارک خارجی میپوشد.
آقای دکتر! یکی از سازمانهایی که به طور تخصصی در حوزه مد و لباس فعالیت میکند بنیاد ملی مد و لباس است. شما عملکرد این نهاد را چگونه ارزیابی میکنید؟
تنها خروجی این بنیاد جشنواره مد و لباس فجر است، اما مسیر مد و لباس فجر دارد به بیراهه میرود.
چطور؟
جشنواره چه خروجیای دارد؟ چندین میلیارد تومان پول بیتالمال برای این جشنواره هدر میرود. این دوره آخر هم به رغم طرح بحثهای حمایت از تولید ملی شد پایگاه تبلیغ برندهای خارجی و در نهایت هم هیچ خروجیای ندارد. چه در حوزه دانشگاهی چه کتابخانهای و چه در همه حوزهها. در دنیا نمایشگاهها و هفتههای مد اسلامی وجود دارد، اما جشنواره مد و لباس فجر هیچ شباهتی به کار علمی در این باره نداشته و محتوا ندارد.
دربحث عفاف و حجاب با سلیقه کار شده نه با علم. هر وقت به جایی رسیدیم که با آزمون و خطا نمیشود کار را از پیش برد موفق میشویم. در حال حاضر بدحجابی در جامعه قبحش ریخته است، چون ما کار را غلط انجام دادیم. البته من معتقدم هنوز هم میتوانیم کار کنیم و با روند مثبتی در بحث حجاب وارد شویم و اوضاع را درست کنیم. ما باید در حوزه حجاب تولید مد کنیم و گزارش عملکرد کیفی دهیم که هر کدام از دستگاهها در این حوزه چه کار کردند؟!