اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، به نیکی نشان میدهد که یک سازمان تروریستی تا کجا میتواند مرزهای خیانت و خودفروختگی را درنوردد و با دشمنان قسم خورده تمامیت ارضی کشور خویش به همکاری و دادوستد بپردازد. سازمانی که نام «مجاهدین خلق ایران» بر خود نهاده، در پی شکستهای متوالی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فرار از ایران به دامان حزب بعث پناه برد و در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان از هرگونه همکاری با آن دریغ نورزید. در «خوابگردها»، سخن از مذاکرات پنهان اعضای این سازمان با استخبارات رژیم صدام است که طی آن چگونگی همکاری مؤثرتر و مداومتر علیه ایران! مورد بررسی قرار گیرد. این کتاب از سوی صفاءالدین تبرائیان تدوین یافته و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در توصیف اهمیت این مجموعه به نکات پی آمده اشارت برده است:
«سازمان موسوم به مجاهدین خلق ایران قدیمیترین، شناختهشدهترین و البته خشنترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی است که حدود سه دهه علیه این نظام فعالیت کرده است. داستان تأسیس، فعالیت، ترورها و تغییر ایدئولوژی سازمان در دوران رژیم پهلوی، سرگذشت گروهی است که با اندیشه التقاطی تشکیل شد و به تدریج به دامن مارکسیسم - که آن را علم مبارزه میدانست- فروافتاد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین بر اثر ضربات مکرری که از رژیم خورده بود، در حال احتضار به سر میبرد، اما با پیروزی انقلاب و آزادی اعضای آن - که هیچ نقشی در حرکت انقلابی مردم ایران نداشتند- سازمان به سرعت شروع به جمعآوری اسلحه و عضوگیری نمود و منافقانه کوشید خود را به جریان اصیل انقلاب نزدیک سازد. نفوذ در ادارات و سازمانهای دولتی، خسارتهای جبرانناپذیری را به نظام وارد آورد که مهمترین آنها انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخستوزیری بود. اعضای سازمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نه مانند مجاهدین اولیه اسلامگرا بودند و نه مثل مجاهدین بعدی مارکسیست، بلکه در موضع التقاط ماندند و به کار خویش ادامه دادند. پس از انتخاب ابوالحسن بنیصدر به ریاستجمهوری، مجاهدین به سمت او غلتیدند و پیادهنظام او شدند! با طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی، مبارزه مسلحانه را علیه جمهوری اسلامی آغاز کردند و به عملیاتهای ترور خود، در سطحی وسیع دست زدند. بنیصدر پس از عزل به اتفاق مسعود رجوی، ایران را به مقصد پاریس ترک گفتند و شورای مقاومت را تشکیل دادند. رجوی در پاریس با طارق عزیز دیدار کرد که اعتراض اعضای شورا را در پی داشت. به تدریج سایر اعضای شورا نیز از مجاهدین جدا شدند و فرقه رجویه تأسیس شد. این فرقه خود را در اختیار دولت عراق قرار داد و در سطوح مختلف اطلاعاتی و نظامی با رژیم بعثی همکاری نمود، بهطوری که ارتش خصوصی صدام نیز لقب یافت. مجموعه پیشرو شامل متن پنج گفتگو و مذاکره رهبران سازمان با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و اسناد و تصاویر کمنظیر تعاملات و همکاریهای سازمان با رژیم بعثی است که ماهیت و عملکرد سازمان را روشن میسازد. مجموعه این اسناد، برای نخستین بار است که به این انسجام و همراه با توضیحات لازم نشر مییابد. این اثر میتواند تصویری نسبتاً شفاف، از یکی از شاخصترین جریانات مدعی مبارزه با جمهوری اسلامی را به دست دهد....»