کد خبر: 1207370
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۰۳:۲۰
«سریا‌ل‌های تاریخی در رسانه ملی و آسیب‌های پژوهشی» در گفت‌وشنود با دکتر عباس سلیمی‌نمین
«روز‌های اعتراض» از سریا‌ل‌های خوب، موفق و پربیننده بود. آقای علیرضا معتمدی، فیلمنامه‌نویس سریال، شخصیتی منطقی، معقول و متین بود. یک ارتباط خوب بین تهیه‌کننده [مهران رسام]، کارگردان [حسین سهیلی‌زاده]و فیلمنامه‌نویس و بنده به عنوان کارشناس تاریخ، هم در بخش پژوهش و هم در بخش تولید ایجاد شده بود که این تعامل مناسب باعث ساخت یک اثر پرکشش و پرمحتوا شد
انوشه میرمرعشی

جوان آنلاین: طبق نظرسنجی‌های رسانه ملی، در حال حاضر مجموعه نمایشی «سرزمین مادری» با ۳۵ درصد بیننده، پرمخاطب‌ترین سریال در حال پخش سیما محسوب می‌شود؛ سریالی که علاوه بر داشتن درامی جذاب، شخصیت‌پردازی محکم، روایت‌کننده مقاطع مهمی از تاریخ معاصر کشورمان است، البته قطعاً سرزمین مادری نیز مانند بسیاری از سریا‌ل‌های دیگر تاریخی، قابل نقد است و ایراداتی دارد. در تیتراژ این سریال، نام «عباس سلیمی‌نمین» به عنوان کارشناس تاریخ دیده می‌شود؛ پژوهشگر و نویسنده‌ای که عمری را در حوزه تاریخ معاصر و نقد و بررسی آثار تاریخی گذرانده و در کارنامه خود، کارشناسی چند سریال تاریخی دیگر را نیز دارد. به همین بهانه سراغ وی رفتیم تا هم سؤالات‌مان را درباره جایگاه «کارشناس تاریخ» در سریا‌ل‌های تاریخی بپرسیم و هم گپ‌وگفتی درباره مجموعه نمایشی «سرزمین مادری» داشته باشیم.

با توجه به اینکه شما در گذشته، سال‌ها به عنوان کارشناس تاریخ با صداوسیما همکاری کرده‌اید، آیا در بخش فیلم و سریال این نهاد، جایگاه خاصی برای متخصصان این حوزه، در ساخت مجموعه‌های تاریخی در نظر گرفته شده است؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در دوره آقای لاریجانی و سپس آقای ضرغامی ساختاری در صداوسیما تعریف شده بود که بر اساس آن گروهی از کارشناسان تاریخ دعوت می‌شدند و فیلمنامه سریا‌ل‌های تاریخی که قرار بود ساخته شود، از سوی اعضای آنان خوانده می‌شد و در صورت تأیید در چند مرحله، به سوی تولید می‌رفت. این مراحل، از بخش پژوهش شروع می‌شد. در بخش نگارش فیلمنامه و تولید اثر ادامه پیدا می‌کرد و در نهایت بعد از پخش سریال از تلویزیون، با برگزاری جلسه نقد و بررسی آن به اتمام می‌رسید، البته پیش از آن نیز جایگاهی برای کار پژوهش و کارشناسی در نظر گرفته شده بود، یعنی بودجه‌ای برای پژوهش در نظر گرفته می‌شد، اما در عمل هزینه نمی‌شد، چون متأسفانه نگاه بعضی از تهیه‌کنندگان و کارگردانان درباره سریال‌سازی، یک نگاه کاملاً منفعت‌طلبانه بود و دنبال کم کردن هزینه‌ها بودند. سهل‌ترین بخش برای صرفه‌جویی را همان بودجه پژوهش می‌دیدند، اما وقتی آن ساختار تعریف شد که به معنای واقعی کلمه یک اقدام ارزنده بود، پیوندی میان پژوهشگران تاریخ و طرح‌های فیلم و سریال تاریخی ایجاد شد. کمک کرد به تولید آثار قوی‌تر تاریخی با روایتگری نزدیک‌تر به واقع. از طرف دیگر برخی کسانی که صرفاً ژانر تاریخی را برای طرح کردن یک قصه یا درام ساده و روان انتخاب کرده بودند، وقتی می‌دیدند تولیدات‌شان ارزیابی جدی می‌شود، طبیعتاً تا حدودی دست‌شان در ساختن آثاری بی‌محتوا و ارائه روایتی جعلی و مخدوش از تاریخ بسته می‌شد. این اتفاق بسیار فرخنده‌ای بود که متأسفانه بعد از پایان دوران مدیریت آقای ضرغامی و در دوره آقای علی عسگری تداوم پیدا نکرد و متوقف شد.

در آن دوره نیز مواردی بود که عوامل ساخت سریال نخواهند با گروه تاریخ و کارشناسان مربوط همکاری کنند؟
بله. مثلاً قرار بود یک فیلم درباره ماجرای حمله عوامل انگلیسی‌ها به سفارت ایران در لندن، در ابتدای سال ۵۹ و جنایاتی که پلیس انگلیس در آن واقعه مرتکب شد و دو تن از کارمندان ما را به شهادت رساند، ساخته شود. تا به حال انگلیس در این زمینه، چند فیلم با تحریفات گسترده ساخته شده است. شبکه یک سیما، سفارش ساخت این کار را به یک تهیه‌کننده داد و دوستان نیز تصویب کردند. از طرف گروه کارشناسان تاریخ، قرار شد بنده مشاور تاریخی و ناظر این اثر باشم. بنا بود که تهیه‌کننده، طرح خود را برایم بفرستد. مدتی گذشت، اما به این وعده عمل نشد. با پیگیری‌ای که صورت گرفت، تهیه‌کننده اعلام کرد فیلمنامه در حال تهیه است، اجازه دهید هر وقت تمام شد، برای اظهار نظر ارسال شود، اما باز هم در این باره اقدامی صورت نگرفت! بعد از پیگیری مشخص شد مراحل تولید را هم آغاز کرده‌اند! تهیه‌کننده این بار ادعا کرد در مرحله ساخت به من خبر خواهد داد تا کار نظارت در همان بازه انجام شود. باز دوباره مدتی گذشت و با وجود چند بار پیگیری از تهیه‌کننده، هیچ خبری از طرف گروه سازنده نشد! این بار با مدیر شبکه تماس گرفتم و ماوقع را توضیح دادم. تهیه‌کننده که این دفعه با تشر مدیر شبکه مواجه شده و البته کل کار را هم ساخته بود، فیلمی ارائه داده بود که عوامل انگلیس در ساختار درام، ۱۸۰ درجه متفاوت عرضه شده بودند! بنابراین قرار شد این فیلم، همراه با نقد پخش شود، بنابراین باید جلسه نقد ضبط می‌شد. در یک جلسه عوامل سریال حاضر شدند تا اثر نقد شود. در آنجا با ادله کافی، به نقد فیلم و جعلیاتی که در آن مطرح شده بود، پرداختیم. کارگردان و نویسنده در برابر سؤالات و نقد‌هایی که نسبت به تحریفات این رخداد مطرح می‌کردیم، پاسخی نداشتند، بنابراین تهیه‌کننده، بسیار عصبانی شد! می‌گفت: حاضر نیست فیلمش با این نقد‌ها پخش شود و در نهایت هم پخش نشد، اما مشکل اینجا بود که وی به طور کامل، پولش را گرفته بود و در واقع بودجه و وقت زیادی که گذاشته شده بود، کاملاً به هدر رفت!

ولی با همان جلسه نقد، جلوی پخش فیلم - که عملاً جعل تاریخ بود- گرفته شد. اینطور نیست؟
بله. آن جلسات نقد تاریخی سریا‌ل‌ها، برکات زیادی داشت. مثلاً در سریال «مدار صفر درجه» که به کارگردانی آقای حسن فتحی ساخته شد، آقای عبدالله شهبازی کارشناسی تاریخی انجام می‌داد. سریال هم درام خوبی دارد و هم محتوای تاریخی‌اش خوب است، اما پایان‌بندی‌ای بسیار شعاری و حتی متضاد با محتوای کل سریال دارد! در آخر سریال که قطار از میان سارا و حبیب رد می‌شود و آن‌ها به هم می‌رسند، یکجور پیام نمادین داشت و من به آن اعتراض داشتم. در جلسه نقد این سریال- که با حضور آقای شهبازی، مرحوم آقای عماد افروغ و بنده برگزار شد، نقدم را درباره پایانبندی سریال بیان کردم. آنجا آقای شهبازی توضیح داد که اصلاً قرار نبوده این پایان سریال باشد! در واقع قرار بوده است که بر اساس طرح اصلی فیلمنامه، حبیب و سارا به جنوب لبنان بروند و به جبهه مقاومت علیه رژیم‌صهیونیستی بپیوندند، اما آقای فتحی این مسئله را قبول نکرده و خودش یک پایانبندی شعاری و حتی می‌شود گفت در جهت نقض جهت‌گیری سریال ساخته بود! آقای شهبازی خودش نسبت به آن پایانبندی سریال معترض بود. یادم هست که ابتدا، مرحوم افروغ از کار آقای فتحی دفاع می‌کرد، ولی وقتی توضیحات بنده را در مورد خلاف کارگردان شنید، همراهی و بر شعاری‌بودن آخر سریال تأکید کرد. این جلسات نقد باعث می‌شد، هم مدیران سیما دقت و هوشیاری بیشتری داشته باشند و هم مخاطبان متوجه بعضی ریزه‌کاری‌ها شوند.

قاعدتاً در آن دوره سریا‌ل‌های تاریخی شاخصی هم ساخته شد که موفق بودند و داده‌های تاریخی آن‌ها صحیح بود. به عبارت دیگر و عملاً روایت درستی از زیست دوران داستان به مخاطب نشان می‌داد. مثل سریا‌ل‌های موفقی، چون «کارآگاه علوی» و «روز‌های اعتراض» که شما به عنوان کارشناس تاریخی آن‌ها بودید. دیدگاه‌تان در این باره چیست؟
«روز‌های اعتراض» از سریا‌ل‌های خوب، موفق و پربیننده بود. آقای علیرضا معتمدی، فیلمنامه‌نویس سریال، شخصیتی منطقی، معقول و متین بود. یک ارتباط خوب بین تهیه‌کننده [مهران رسام]، کارگردان [حسین سهیلی‌زاده]و فیلمنامه‌نویس و بنده به عنوان کارشناس تاریخ، هم در بخش پژوهش و هم در بخش تولید ایجاد شده بود که این تعامل مناسب باعث ساخت یک اثر پرکشش و پرمحتوا شد. در آن سریال، خیلی خوب به موضوع انجمن حجتیه و دیدگاه‌هایش پرداخته شد. در عین حال رویارویی گروه‌های مبارز مسلمان با جریان سلطنت‌طلب و حتی جریان‌های سری و مخفی، چون فراماسونری، بسیار مناسب نمایش داده شده بود. من حتی چند بار، به شهرک سینمایی رفتم و سر صحنه فیلمبرداری سریال هم حاضر شدم.

به نظر می‌رسید سریال «کارآگاه علوی» حتی از روز‌های اعتراض هم موفق‌تر بود؟
در آن مجموعه، هم آقای یراقچیان، تهیه‌کننده همراهی می‌کرد و هم آقای حسن هدایت با یک دغدغه و اعتقاد جدی، به عنوان نویسنده و کارگردان در جلسات حاضر می‌شد. بعد از شهریور ۱۳۲۰ و فرار رضاخان از ایران، فضا شدیداً علیه سلطنت او بود و دربار برای آرام‌کردن مردم، دادگاهی را برای رسیدگی به شکایات مردم علیه پهلوی اول ایجاد کرد. کم‌کم شکایات مردم به این دادگاه زیاد شد، به طوری که موضوع و جزئیات برخی از این شکایات و پرونده‌ها، در مطبوعات آن زمان انعکاس می‌یافت، بنابراین شعبه رسیدگی به شکایات، منحل شد! ما در یک گروه پژوهشی، آن شکایات را درآوردیم و قرار شد در هر قسمت یا در نهایت در دو قسمت، موضوع یکی از آن پرونده‌ها به شکل داستانی مطرح شود. آقای هدایت با صبر و هنرمندی، فیلمنامه کارآگاه علوی را نوشت. آن پژوهش‌ها و شخصیت‌پردازی خوب و فیلمنامه محکم، باعث شد مخاطب از نتیجه پیوند تاریخ و هنر راضی باشد. این سریال در دو سری ساخته شد که خوشبختانه هر دو سری مورد اقبال قرار گرفت. به نظرم کاملاً استعداد این را داشت که بخش سوم آن هم ساخته شود که متأسفانه افرادی کارشکنی و از ادامه ساخت آن جلوگیری کردند.

چه کسانی مخالف ساخته‌شدن سری سوم آن‌ها بودند؟
بنده و آقای هدایت، هیچ وقت نفهمیدیم که این مخالفت‌ها و سنگ‌اندازی‌ها از سوی چه کسی بود! اما به هر حال مشخص بود که کسانی از روشنگری علیه پهلوی‌ها و جریان‌های وابسته به آن‌ها خوش‌شان نمی‌آید! به نظرم حتی این سریال قابلیت این را نیز داشت که به زبان‌های دیگر ترجمه و دوبله شود تا در کشور‌های مختلف به خصوص در کشور‌های همسایه که زخم‌خورده استعمار انگلیس بوده‌اند، پخش شود.

در پژوهشی که به سفارش یکی از زیرمجموعه‌های صداوسیما و با همکاری چند تن از دوستان درباره سریا‌ل‌های تاریخی دهه‌های ۸۰ و ۹۰ شمسی انجام دادیم، متوجه شدیم مجموعه‌هایی که کارشناس تاریخی نداشته، به اشتباهات و حتی تحریفات شدید تاریخی مبتلاست، اما سریا‌ل‌هایی که کارشناس تاریخی داشته، در نهایت دارای ایراداتی بوده...
طبیعتاً همینطور است. بخشی از نویسندگان و کارگردانان بر این دیدگاهند که، چون درام داستان مهم است، پس می‌توانند برای جذب مخاطب، به مُرّ تاریخ پایبند نباشند! این افراد خیلی راحت واقعیت‌های تاریخی را قربانی درام داستان می‌کنند! در آن دوره که گروه تاریخ فعال بود و ما با کارگردانان و تهیه‌کنندگان زیادی ارتباط داشتیم، افرادی بودند که با دغدغه و اعتقاد کار می‌کردند، اما در مواردی که کم هم نبود، از برخی منفعت‌طلبی‌ها و رفتار‌های سودجویانه عوامل سازنده سریا‌ل‌ها، واقعاً متأسف می‌شدیم.

برویم سراغ سریال «سرزمین مادری». چطور شد کارشناس تاریخی این سریال شدید؟
سرزمین مادری از جمله کار‌هایی بود که در آن جلسه گروه تاریخ مطرح شد و نظارت بر بخش تاریخی سریال بر عهده بنده قرار گرفت. این سریال برخلاف کارآگاه علوی، یک عقبه فیلمنامه‌ای داشت. آقای علیرضا طالب‌زاده، نویسنده فیلمنامه بود که داستان و درام را با استفاده مبسوطی از نماد، صورت‌بندی کرده بود. از اسم شخصیت‌های داستان گرفته تا صحنه‌ها، همه نمادین و آگاهانه انتخاب شده بودند. تهیه‌کننده، شخصیت بسیار ارزنده و همراهی بود و آقای تبریزی هم در طول کار، سیاستمدارانه موضع می‌گرفت. بررسی مرحله به مرحله فیلمنامه، با حضور بنده و آقای مهدی ارگانی، [محمد مسعود]تهیه‌کننده، آقای کمال تبریزی [کارگردان]و خود آقای طالب‌زاده، در جلسات و به صورت تعاملی پیش می‌رفت. قسمت‌های خوب کار قاعدتاً تأیید می‌شد و جا‌هایی هم که مشکل داشت، با سند و ادله ایراد می‌گرفتیم. در خیلی از موارد با ابتکاری که خود نویسنده داشت یا پیشنهادی که بنده و آقای ارگانی می‌دادیم، ایراد کار برطرف می‌شد. مثلاً در ابتدا، سایه چپ بر کل فیلمنامه سنگینی می‌کرد. در این زمینه خیلی بحث شد که با گفتگو و ادله‌ای که آوردیم، تعادلی از حضور چپ‌ها در کار ایجاد شد. نویسنده بخش مجاهدین خلق را هم، خیلی خوب از کار درآورده بود، البته از آنجا که آقای طالب‌زاده از همه اعضای گروه جوان‌تر بود، یک جا‌هایی هم روی همان خصلت جوانی، ایراداتی را که به کار می‌گرفتیم برطرف نمی‌کرد و کار خودش را می‌کرد! مثلاً خاطرم هست سر صحنه فرار رضاشاه از کشور که مادر رهی به شکل تصادفی سر راه او قرار می‌گیرد، بنده کلی سند و مدرک از کتاب‌های مختلف مثل کتاب تاریخ ۲۰ ساله حسین مکی به ایشان نشان دادم که رضاشاه موقع فرار از کشور، با کاروانی از چند ماشین و تعداد زیادی چمدان حاوی طلا و پول از ایران خارج شد، اما ایشان سلیقه‌اش اینطور بود که نشان دهد رضاشاه غریب و تنها و دست خالی از ایران فرار کرده است!

با توجه به حاشیه‌هایی که ۱۰ سال قبل برای این سریال پیش آمد و موجب اعتراض بختیاری‌ها شد، آیا قبل از تصویب فیلمنامه و ساخت سریال، به حساسیت‌های این قوم توجه شده بود یا بعد از ساخت با این شرایط مواجه شدید؟
بحث بختیاری‌ها در همان زمانی که جلسات کارشناسی برگزار می‌شد و آقای طالب‌زاده در مرحله نوشتن اصل فیلمنامه بود، به نویسنده و سایر عوامل سریال تذکر داده شده بود، چون به هر حال در میان قوم بختیاری هم انسان‌های قهرمانی داریم که مایه فخر کل کشور هستند، هم آد‌م‌های خائن به وطن و منافع مردم، مثل هر جماعت دیگری. کلاً همیشه تأکید دارم که نظرات کارشناسی ارائه‌شده در جلسات، باید مکتوب شود، چون وقتی فرد به شکل شفاهی بحثی را مطرح می‌کند، شاید نتواند حرفش را مستند کند، اما وقتی آن حرف مکتوب شود، مجبور می‌شود برای حرف و ادعایش، سند، دلیل و حجت بیاورد. به هر حال بعد از شروع پخش سریال، واکنش‌های مورد اشاره شما بروز کرد، البته باید بگویم که بخش زیادی از آن واکنش‌ها، کاملاً بازی سیاسی بود، ولی موجب شد پخش سریال با مشکل مواجه شود.

پس ارزیابی کلی شما از سرزمین مادری، مثبت است؟
در کل سریال سرزمین مادری، یک سریال پر از ماجراست که نویسنده در آن تلاش کرده، از هر دقیقه‌ای برای انتقال یک پیام استفاده کند. همانطور که اشاره کردید، ارزیابی من از آنچه در جلسات کارشناسی گذشت و آنچه نتیجه کار شد، مثبت است. به واقع زمانی که یک کار پژوهشی خوب انجام می‌شود و نویسنده فیلمنامه خوبی می‌نویسد و یک گروه خوب به شکل تعاملی سعی می‌کنند، کار ایرادی نداشته باشد، سریال هم با اقبال مردم مواجه می‌شود، اما تذکر این نکته را لازم می‌دانم که نویسنده فیلمنامه در کنار اینکه قلم توانمندی دارد، گرته‌بردار خوبی نیز هست، مثلاً ایشان از رمان «راز‌های سرزمین من» رضا براهنی، نماد‌گذاری‌هایی را عیناً کپی کرده بود که با وجود بحث زیاد در جلسات بررسی فیلمنامه، بر برخی خطا‌های خود پافشاری می‌کرد! نقش مؤثر دادن به عبدالکریم ایادی (پزشک بهائی مورد اعتماد پهلوی آخر) در ارتباط با شخصیت اصلی فیلمنامه هم به خاطر عنایت به درام بود تا متعهد به تاریخ بودن.

با توجه به اینکه در سالیان اخیر، سریا‌ل‌های تاریخی‌ای ساخته شده که مملو از داده‌های غلط بوده و به بهانه ایجاد درام، رسماً تحریفاتی را به خورد مخاطب داده است، چه پیشنهادی برای ساخته‌شدن سریا‌ل‌هایی با داده‌های صحیح تاریخی دارید؟
به نظرم حتماً باید آن واحد کارشناسی در بخش تاریخ صداوسیما، با حضور کارشناسان احیا شود، چون بحث‌های تاریخی، بحثی نیست که به راحتی بشود در موردش نظر داد و تصمیم گرفت. اینکه از بین روایت‌های متعدد تاریخی، روایتی صحیح و جامع را بیاوریم، باعث می‌شود تا اثر خوبی تولید شود تا ذهن مخاطب را رشد دهد. به ویژه درباره سریا‌ل‌هایی که مخاطب عام‌تر و متنوع تری دارد و در بستر تاریخ روایت می‌شود، باید سرمایه‌گذاری بیشتری صورت گیرد. باید یک گروه از کارشناسان تاریخی باشند تا از پژوهش تا نوشتن فیلمنامه و بعد در مرحله ساخت اثر بر آن نظارت کنند تا هم داده‌های تاریخی‌اش صحیح باشد و هم زیست درستی از آن دوران به مخاطب نشان داده شود. بخش نقد سریال هم باید بسیار جدی گرفته شود. این نقد، هم تلنگری به ذهن مخاطب می‌زند و هم عوامل سازنده سریال را رشد می‌دهد. در واقع، آن‌ها را وادار به دقت بیشتر می‌کند، البته نمی‌دانم در شرایط کنونی، برنامه‌ای برای ساخت سریا‌ل‌های تاریخی فاخر وجود دارد یا خیر؟

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار