سيدرحيم نعمتي
به نظر نميرسد پيامدهاي درگيري در شهر شارلوتزويل به اين زوديها تمام شود، به خصوص اينکه سخنان اخير دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريکا موج جديدي از جنجال سياسي به پا کرده است. ترامپ بعد از آن درگيري و روز شنبه هر دو طرف درگيري از مخالفان نژادپرستي و گروههاي نژادپرست را محکوم کرد که اين کار او موجب واکنش تند سياستمداران از همحزبيهاي او در ميان جمهوريخواهان و رقباي دموکرات شد. او در روز دوشنبه گروههاي نژادپرست را «جاني و تبهکار» ناميد و با سرزنش کردن اعمال اين گروهها سعي کرد جواب اين سياستمداران را داده باشد و ميزان انتقاد و فشار آنها را کم کند، اما در کمتر از 24 ساعت بعد دوباره به موضع روز شنبه برگشت و گفت که «گروههاي چپ» به همان اندازه نژادپرستان در حادثه شارلوتزويل مقصر هستند. اولين پيامد اين حمايت ضمني ترامپ از نژادپرستها در شوراي مشورتي اقتصادي کاخ سفيد ديده شد که چهار تن از اعضاي ارشد آن در اعتراض به ترامپ از آن استعفا کردند و ريچارد ترومکا، رهبر اصليترين اتحاديه کارگري امريکا در توضيح استعفاي خود گفت: «ما نميتوانيم در شوراي رئيسجمهوري باشيم که تروريسم و تعصب داخلي را تحمل ميکند.»
راهپيمايي در منهتن نيويورک با شعار «نه به ترامپ، نه به کوکلاس کلان، نه به امريکايي فاشيست» و داغ شدن هشتگ استيضاح ترامپ در توئيتر کمترين پيامدهاي ديگر موضوع بوده و حالا بحث به گروههاي تروريستي در امريکا کشيده شده و کنگره هم به دنبال بررسي اين گروههاست. نشريه نيويورکر به پژوهشي استناد کرده که بنا بر آن قريب به 900 گروه تروريستي در خاک امريکا فعال هستند و دست به نفرتپراکني ميزنند. نکته قابل توجه در اين پژوهش مشابهت وضعيت فعلي امريکا با کشورهايي است که دچار جنگ داخلي شدهاند و نظر کارشناساني نقل شده که با تجربه چندين ساله خود در آن کشورها از وقوع جنگ داخلي در امريکا طي يک دهه آينده ميگويند. در اين بين 12 نماينده دموکرات در کميته امنيت داخلي مجلس نمايندگان از اعضاي جمهوريخواه اين کميته درخواست تشکيل جلسهاي براي بررسي تروريسم داخلي کردهاند. اين نمايندگان در نامهاي به رئيس و همکاران جمهوريخواه انگشت بر اظهارات ترامپ گذاشتهاند که به نظر آنها، نسبت به محکوميت نژادپرستهاي امريکا کوتاهي کرده و به همين جهت هم درخواست ايستادگي کنگره مقابل «خشونت ايدئولوژيک» کردهاند.
در اين بين، فراکسيون سياهپوستان در کنگره هم خواستار برچيده شدن مجسمهها و يادبودهاي مربوط به دوران بردهداري از محوطه کنگره شدهاند و سدريک ريچموند، رئيس دموکرات فراکسيون، به شبکه خبري ايبيسينيوز گفته: «اگر همچنان به خائناني که به منظور به زنجير کشيدن امريکاييهاي آفريقاييتبار، عليه ايالات متحده جنگيدهاند، احترام بگذاريم، نميتوانيم مشکل نژادي امريکا را حل کنيم.»
مجموعه اين تحولات به خوبي نشان ميدهد زخم کهنه نژادپرستي بار ديگر در اين کشور سر باز کرده، اما به صورتي که تاکنون سابقه نداشته است. اگر اين زخم قبلاً با خشونتهاي سازمانيافته پليس دستگاه قضايي عليه سياهپوستان نمود پيدا ميکرد و باعث بروز اعتراض متقابل سياهپوستان ميشد، دستکم سياستمداران رعايت ظواهر امر را ميکردند و سعي ميکردند تا خود را در صف واحدي از مخالفت با نژادپرستي قرار بدهند اما حالا ترامپ با خارج شدن از اين صف نه تنها اين عرف سياسي را رعايت نميکند بلکه با حمايتهاي ضمني از نژادپرستي باعث طرح نگاههاي عميقتري به اصل مسئله شده است. به عبارت ديگر، سياستمداران امريکا در ظاهر و با تشکيل يک صف واحد در مقابل نژادپرستي اين اطمينان خاطر را به شهروندان امريکايي ميدهند که ميتوانند روي تصميم آنها براي مقابله با نژادپرستي و خشونت برخاسته از آن حساب کنند.
ترامپ با جانبداري از نژادپرستي اين اطمينان خاطر را از بين برده و همين هم موجب بروز يک نگراني جدي شده که چرا نژادپرستي در جامعه امريکايي آنقدر پيشرفته که حالا در کاخ سفيد هم جايي براي خود دست و پا کرده است. نشريه نيويورکر اين پرسش را از زبان تري مکآليف، فرماندار ايالت ويرجينيا به اين نحو مطرح ميکند: «چطور به اينجا رسيديم؟» پژوهش مورد نظر اين مجله تنها بخش کوچکي از پاسخ به اين مسئله است که از گستردگي و تنوع قابل توجه گروههاي تروريستي در امريکا ميگويد و بخش اصلي در بدنه اجتماعي و فرهنگ امريکايي است که نژادپرستي در آن لانه کرده است. بهدليل وجود اين بخش اصلي است که هم بعد از گذشت بيش از دو قرن از لغو بردهداري هنوز نمادهاي آن حتي در کنگره اين کشور پابرجا هستند و فراکسيون سياهپوستان حالا سعي ميکند با بهرهبرداري از فرصت موجود اين نمادها را برچيند. معلوم نيست اين فراکسيون تا چه اندازه در برچيدن نمادهاي بردهداري از کنگره موفق خواهد بود، اما نکته روشن مسيري است که نژادپرستي امريکايي در پيش گرفته و باعث بروز نگرانيهاي جدي بابت بروز جنگ داخلي در اين کشور شده است.