زمزمههای مخالفان بنا در خصوص نحوه انتخاب نفرات نهایی تیم ملی برای حضور در رقابتهای جهانی نمیتواند به سود تیم ملی کشتی باشد؛ مخالفتهایی که بیش از آنکه به دلسوزی برای تیم ملی و کشتیگیران شباهت داشته باشد، به اختلاف نظرهایی شباهت دارد که فرصت خوبی برای بیان آن است. بدون تردید برگزاری انتخابی یکی از بهترین راههای برگزیدن نفرات شایسته برای حضور در ترکیب نهایی تیم ملی است. نه فقط در کشتی فرنگی که در تمام رشتههایی که نفرات آن به این شکل برگزیده میشوند، اما بدون تردید سرمربی تیم ملی بیش از هر کارشناس و پیشکسوت و دلسوزی به تیم نزدیکتر است و اشراف کاملتری به شرایط تکتک بازیکنان حاضر در اردو و رقابتهای مختلف دارد و بهتر از هرکسی میتواند نفرات برتر را برای حضور در ترکیب نهایی تیم ملی انتخاب کند. میخواهد تیم ملی کشتی فرنگی، آزاد، تکواندو، کاراته، وزنهبرداری یا هر رشته دیگری باشد؛ چراکه در واقع این سرمربی تیم است که دست آخر باید پاسخگوی نتایج کسب شده باشد و بیشترین سود را از کسب بهترین نتیجه میبرد. به همین دلیل واضح میتوان این اطمینان را داشت که هیچ سرمربیای خواهان خدشه دار شدن آبرو و اعتبار خود نیست و به همین دلیل هم بهترین گزینه را برخواهد گزید، اما گزینهای که از نظر او از تمامی جهات بهترین باشد. بهترینی که گاه از سوی یک مربی در یک دیدار انتخاب میشود و گاه نیز مثل بنا با کنار هم گذاشتن نتایج به دست آمده از دیدارهای مختلف و تمرینات و... در واقع نحوه انتخاب نفرات تیم ملی و برگزاری انتخابیها برای گزینش بهترینها میتواند سلیقهای باشد. سلیقهای که باعث میشود تا یکی با در کنار گذاشتن نتایج مختلف به ایدهآلهایش برسد و یکی دیگر با انگشت گذاشتن روی یک اتفاق، یک بازی یا یک نتیجه که نه اولی را میتوان زیر سؤال برد و نه دومی را میتوان بهترین شیوه انتخاب خواند. در واقع اعتماد به انتخاب سرمربی تیمهای ملی میتواند به معنای آرام نگه داشتن جو برای کسب بهترین نتیجه باشد و اعتراض بدهنگام به آن و قصاص قبل از جنایت به همان اندازه میتواند زیانبار باشد و حاشیه ساز که نه فقط باعث در رفتن عنان کار شود که ضربه مستقیم آن را به تیم ملی وارد میکند. حتی اگر دلسوزانه باشد نه صرفاً مغرضانه!